معرفی جاذبه های گردشگری و تاریخی اصفهان
معمار: استاد علی اکبر اصفهان و ناظر ساختمان محب علی بیک الله
خطاط: علیرضا عباسی، عبدالباقی تبریزی، محمد رضا امامی، محمد صالح امامی
ویژگیهای مسجد عبارت است از:
در بیست و چهارمین سال سلطنت شاه عباس اول بنا شده است
کتیبه سر در مسجد به خط ثلث علی رضا عباسی حاکی از آن است که شاه عباس این مسجد را از مال خالص خود بنا کرده و ثواب آن را به روح جد اعظم خود شاه طهماسب اهدا نموده است.
در کتیبه دیگر سردر، از مقام معماری و مهندسی معمار مسجد جامع جدید اصفهان تجلیل شده است
از نکات جالب این مسجد انعکاس صوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی آن است
گنبد عظیم مسجد ۵۲ متر، ارتفاع مناره های داخل آن ۴۸ متر و ارتفاع مناره های سر در آن در میدان امام ۴۲ متر است
قطعه سنگ ساده ای به شکل شاخص که ظهر حقیقی را در چهار فصل نشان می دهد
قطعات بزرگ سنگ های مرمر یک پارچه، سنگ های نفیس
در منتهی الیه جنوبی میدان امام مسجدی برپاست که نمونه ارزنده ای از معماری قرن ۱۱ هجری به شمار می رود. ساختمان مسجد در سال ۱۰۱۹ هجری برابر با ۱۶۱۱ میلادی شروع شد و در سال ۱۰۳۸ هجری برابر با ۱۶۲۹ میلادی به پایان رسید. این مسجد به عنوان یک بنای عمومی برای استفاده مردم ساخته شد.
سردر زیبا و با شکوه مسجد با کاشی معرق است اما بقیه قسمت ها با کاشی خشت تزئین گردیده است. بسیاری از محققین و مطلعین تاریخ صفویه علت اینکه کاشی های سردر با داخل مسجد تفاوت دارند را در عجله ای می دانند که شاه عباس اول برای اتمام مسجد داشت.
معمار مسجد استاد علی اکبر اصفهانی معمار برجسته عصر صفوی است که نام او در کتیبه بالای سردر آمده است. مسجد در عصر صفویه به نام های مسجد مهدیه، مسجد المهدی و در کتب و منابع و سفرنامه ها به نام های دیگر همچون مسجد جامع عباسی و مسجد سلطانی نامیده می شد مسجد شاه نیز یکی دیگر از اسامی مجلس بود.
سردر ورودی
سردر ورودی رفیع و با شکوه مسجد با مناره های طرفین بر زیبائی بنا می افزاید. این سردر با کاشی های تزئینی چند رنگ همراه با نقوش گل و گیاه و پرنده و مقرنس های پوشیده از کاشی های معرق با نقش های متنوع و زیبا تزئین شده است.
در بالای کتیبه سردر غرفه ای است که کاشی کاری آن بسیار جالب توجه است. شکل دو طاووس که در طرفین یک گلدان قرار گرفته و با کاشی های معرق تزئین شده اند از دیدنی های مسجد به شمار می روند.
در اصلی مسجد در زمان سلطنت شاه صفی جانشین شاه عباس اول نصیب شده است. قطعه ای که با مصراع « شد در کعبه در سپاهان باز » با خط نستعلیق بسیار زیبا بر در نوشته شده ماده تاریخ نصب این در یعنی سال ۱۰۴۷ هجری را بیان می دارد. در قسمت های مختلف لوحه هائی به چشم می خورند که بیانگر بخشودگی برخی از مالیات ها در دوران های مختلف است.
کتیبه های موجود در مسجد امام که به خط اساتید بزرگ و برجسته آن عصر همچون عبدالباقی تبریزی، محمدرضا امامی، محمد صالح اصفهانی و سایر خوشنویسان برجسته عصر صفوی هستند بر عظمت و شهرت مسجد می افزایند. در دو گوشه جنوب شرقی و جنوب غربی مسجد دو مدرسه قرار دارند که اولی را به دلیل تعمیرات عصر ناصرالدین شاه قاجار مدرسه ناصری و دیگری را که زمان شاه سلیمان صفوی مرمت شده مدرسه سلیمانیه می نامند.
سنگ مشهور به سنگ شاخص که در چهار فصل ظهر شرعی را نشان می دهد در مدرسه سلیمانیه قرار دارد. محاسبه و تعبیه و نصب این سنگ از ابتکارات و ابداعات شیخ بهائی دانشمند بی نظیر عصر شاه عباس اول است. این سنگ شاخص ظهر شرعی را در طول چهارفصل سال نشان میدهد.
(دو کتیبه ای که در مدخل این مدرسه قرار دارند و به خط نستعلیق بسیار زیبا می باشند مربوط به زمان قاجار هستند).
ویژگی های گنبد مسجد امام اصفهان:
ایوان سرپوشیده شمالی مسجد فضای وسیع و بلندی است که سر تا سر آن را کاشیکاری بسیار زیبائی فرا گرفته است. گنبد با عظمت و رفیع مسجد که به صورت دوپوش ساخته شده بر روی این صحن قرار دارد. این گنبد را بزرگترین و پرکارترین و استادانه ترین آثار معماری قرن ۱۱ هجری می دانند.
از خصوصیات این گنبد که حدود ۵۴ متر ارتفاع دارد انعکاس صدا است. و این به خاطر دو پوش بودن گنبد و فضای ۱۶ متری بین دو گنبد است.
در همین صحن منبر سنگی مرمری یکپارچه نفیسی واقع شده که از شاهکارهای سنگتراشی آن روزگار است. این صحن بوسیله دو دهانه عریض به شبستان های مجاور راه دارد. سطح نمای داخلی این دو شبستان نیز پوشیده از کاشیکاری و کتیبه های نفیس و زیباست.
در دو سوی ایوان جنوبی مسجد دو شبستان وسیع ساخته شده که مجموعه ای از ویژگی های معماری پیشرفته قرون ۱۰ و ۱۱ هجری را به نمایش می گذارند.
طبقه فوقانی که در قسمت شمالی مسجد واقع شده دارای غرفه هائی است که در دوران صفویه به محل زندگی طلاب علوم دینی اختصاص داشت.
مسأله ای که در مسجد امام جلب توجه می کند و اکثر سیاحان و جهانگردان نیز به آن اشاره کرده اند و معماران و مهندسین نیز آن را یکی از استادانه ترین شگردهای معماری به حساب آورده اند مسأله رعایت جهت قبله در مسجد است. سازندگان مسجد طوری سردر را درست کرده اند که با عبور از میان ایوان ورودی بدون آنکه احساس شود، نیم چرخی به سمت راست زده می شود. در حقیقت معمار برجسته این اثر با یک زاویه ۴۵ درجه مسجد را در جهت قبله قرار داده است.
همانطور که گفته شد کتیبه های موجود در مسجد علاوه بر آنکه شاهکارهای هنر خوشنویسی و بخصوص خط ثلث را به نمایش می گذارند برخی وقایع تاریخی را نیز بیان می دارند.
بطور کلی مسجد امام اصفهان با مناره های رفیع و ایوان های سر به فلک کشیده و شبستان های عالی و محرابهای نفیس و همچنین با طرح یکپارچه و متوازن خود از شاهکارهای بی نظیر و مسلم معماری زمان صفویه است. مسجدی که در عصر خود از عجایب زمان بوده و در حقیقت نیز به دلیل زیبائی طرح، عظمت، ابعاد و شکوه و جلال کاشیکاری هایش چنین است و … ستاره درخشان هنر عصر صفوی است.
این بنا ترکیبی از سکه های معماری و تزئین کاری ایران در گذر زمان است از قدیمی ترین مساجد ایران است که بر روی ویرانه های مسجد قدیمی تری ساخته شده که اعراب ساکن حومه اصفهان در قرن دوم هجری ساخته بودند
این مسجد دارای بناهای متعددی است از جمله:
صحن چهار ایوانی، شبستانها، مدرسه مظفری، صفه های کوچک دوره دیلمی، گنبد نظام الملک، گنبد تاج الملک، محراب اولجایتو، چهار ایوان معروف صاحب، استاد، شاگرد، درویش
قدیمیترین بنای تاریخی اصفهان را باید مسجد جمعه یا مسجد جامع اصفهان تلقی کرد. سیمای فعلی مسجد عمدتاً مربوط به اقدامات دوره سلجوقی است اما تعمیرات و الحاقات آن به دورانهای بعد به خصوص عصر صفویان مربوط می شود . اما در کاوش های باستان شناسی مراحل قبل از سلجوقی هم به دست آمده که به دوران آل بویه و قرن سوم هجری باز می گردد. در همین کاوش ها آثار قبل از اسلام نیز کشف شده است.
مسجد دارای ورودیهای متعدد است که هر یک فضای مسجد را به بخشهایی از بافت پیرامون آن مربوط می کند این ورودیها همه در یک زمان ساخته نشده اند و هر یک در مقطعی از تاریخ و در ارتباط با ساختمان درون و بیرون بنا به وجود آمده اند. گذرها و معابری که در گرداگرد مسجد وجود دارند بیانگر ارتباط گسترده ای است که مسجد با بافت قدیم شهر دارد.
مسجد جامع اصفهان با نقشه چهار ایوانی بنا شده و از آنجا که ابداعات هنری و معماری ۱۵ قرن دوران اسلامی را در خود گرد آورده است یکی از بهترین آثاری به شمار می رود که در دنیای امروز شهرت دارد. با توجه به منابع و مآخذ مختلف این نکته مشخص می شود که مسجد جامع در طول زمان به سبب آتش سوزی و جنگ های متعدد و نا آرامی های دوران های مختلف آسیب فراوان دیده و دوباره بازسازی و مرمت شده است.
چهار ایوان اطراف میدان مشخص کننده شیوه مسجد سازی ایرانیان است که پس از احداث آن در سایر مساجد نیز رواج یافته است. این ایوان ها که به نامهای صفه صاحب در جنوب صفه درویش در شمال صفه استاد در مغرب صفه شاگرد در مشرق نامیده می شوند با تزئینات مقرنس سازی و کاربندی یکی از فنون بسیار جالب معماری ایران را بیان می دارد.
نمای داخلی صحن مسجد و کاشیکاری های آن مربوط به قرن نهم هجری است که احتمالاً مناره ها نیز مربوط به همین زمان می باشند به طورکلی بنای کنونی مسجد جامع اصفهان شامل بخشهای زیر می باشد:
شبستان مسجد : این شبستان که بر ستون های مدور استوار است که با گچبریهای بسیار زیبا تزئین شده است. این قسمت مربوط به عصر دیلمیان است.
گنبد و چهل ستونهای اطراف آن که در ایوان جنوبی مسجد واقع شده و در فاصله سالهای ۴۶۵ تا ۴۸۵ هجری قمری بنا شده است. این گنبد در زمان سلطنت ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک ساخته شده از نمونه های نادر ساختمان های عصر سلجوقی است. ایوانی که در جلوی این گنبد آجری واقع شده در اوائل قرن ششم هجری بنا گردیده و سقف آن از مقرنس های درشت ترکیب شده است. این گنبد دارای زیباترین طرحهای تزئینی ساخته شده از آجر و گچ میباشد.
گنبدی که در بخش شمالی حیاط مسجد واقع شده و قرینه گنبد خواجه نظام الملک است در سال ۴۸۱ بنا گردیده است. احداث این گنبد را به ابوالغنائم تاج الملک یکی دیگر از وزرای عصر سلجوقی نسبت می دهند.
ایوان معروف به صفه صاحب که در دوران سلجوقی ساخته شده و تزئینات آن مربوط به عصر قراقویونلو و صفوی است. در این قسمت کتیبه هائی از دورانهای مختلف از جمله صفویان به چشم می خورد.
ایوان غربی معروف به صفه استاد که در عصر سلجوقی بنا شده و در دوره صفویان با کاشیکاری تزئین شده است . در این صفه علاوه بر خطوط ثلث و نستعلیق که به تاریخ ۱۱۱۲ هجری قمری و در زمان سلطنت شاه سلطان حسین کتابت شده عباراتی به خط بنائی بسیار زیبا و با امضاء محمد امین اصفهانی نوشته شده است.
با مطالعه این عبارات و دقت در خطوط بنائی این ابیات بسیار زیبا مشخص می گردد.
چون نامه جرم ما به هم پیچیدند بردند و به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی ما را به محبت علی بخشیدند
رو به روی این ایوان، صفه شاگرد قرار دارد که در عصر سلجوقی بنا شده و در قرن هشتم و یازدهم هجری قمری در دوران حکومت ایلخانان و صفویه تزئیناتی به آن اضافه شده است.
این ایوان فاقد تزئینات کاشیکاری است و با مقرنس های آجری تزئین شده است. در این ایوان سنگ مرمر یکپارچه نفیسی است که در اطراف و بالای آن لوحه ها و کتیبه هایی نوشته شده است. در منتهی الیه ضلع شرقی مسجد جمعه صفه عمر واقع شده که کتیبه تاریخی هلال ایوان آن به سلطنت سلطان محمود آل مظفر اشاره می کند. تاریخ این کتیبه ۷۶۸ هجری قمری است و خطاط آن عزیز التقی الحافظ می باشد.
در سقف این صفه خطوط تزئینی و تاریخی به چشم می خورد که با خط بنائی عبارات مذهبی و سازنده بنا به نام مرتضی بن الحسن العباسی الزینبی نوشته شده است . علاوه بر آن در این صفه نام استاد کاران دیگر همچون حسن کاروان کاشیکار و کوهیار الابرقوهی خطاط کتیبه محراب صفه به چشم می خورد.
در شمال ایوان استاد شبستان کوچکی قرار دارد که زیباترین محراب گچبری مسجد را در بر دارد . این شبستان که به مسجد الجایتو نیز معروف است دارای محرابی است که به مثابه گوهری تابناک از هنر ایرانی در جهان از شهرتی عظیم برخوردار است. بر این محراب زیبا نام سلطان محمد خدابنده ایلخان مشهوری که قبل از تشرف به دین اسلام لقب الجایتو را داشت و بعد از مسلمان شدن خود را خدا بنده نامید و وزیر دانشمند او محمد ساوی و سال ساختمان آن یعنی ۷۱۰ هجری قمری به چشم میخورد.
زیباترین منبر منبت کاری موجود در مسجد جمعه اصفهان نیز در این مسجد قرار دارد که سال ساخت آن ذکر نشده است. از مسجد اولجایتو به شبستان زمستانی بیت الشتاء می رسیم که به موجب کتیبه سر در آن در زمان تیموریان به دستور عماد بن المظفر ورزنه ای ساخته شده است. به همین علت به شبستان عماد نیز معروف است این شبستان با شکوه دارای ستون های قطور کوتاه و اتاقهای خیمه ای شکل است. در وسط هر چشمه طاق یک قطعه سنگ مرمر شفاف نصب شده که نور شبستان را تأ مین میکند.
شبستان جنوب شرقی مسجد که احتمالاً کتابخانه عظیم و مشهور خواجه نظام الملک را در بر داشته در بمباران شهر اصفهان تخریب گردیده که مجدداً به شیوه اول بازسازی شده است.
این اثر نفیس و با شکوه به علت در بر داشتن نمونه های گوناگون ادوار مختلف اسلامی از نظر فنی و هنری اهمیت بسیاری داشته و از شهرت جهانی برخوردار است. این شهرت و نفاست همه ساله گروه های بی شماری از علاقمندان و پژوهشگران را به خود جلب می کند حاصل این مطالعات، مقالات و رسالات و کتب متعددی است که به وسیله معماران و مهندسین و باستان شناسان مشهور جهان و ایران به رشته تحریر در آمد که اغلب آنها به زبان فارسی ترجمه شده اند.
به طور کلی به همان اندازه که میدان نقش جهان و عمارات تاریخی اطراف آن یاد آورد معماری و هنر دوران صفوی است مسجد جمعه و محلات پیرامون آن افسانه زندگی در عهد سلجوقیان و روزگار پیش از آن را بیان می دارد.
باغ پرندگان اصفهان
باغ پرندگان با مساحتی بالغ بر ۵۵ هزار متر مربع در سال ۱۳۷۵ به همت شهرداری اصفهان در بیشه ناژوان و در حدود ۴ کیلو متری غرب پل وحید احداث گردیده و از نظر طراحی در سطح کشور در نوع خود بی نظیر است .
محوطه داخلی باغ پرندگان با وسعت ۱۷ هزار متر مربع چنان زیبا فضا سازی شده است که علاوه بر تامین نیازهای زیست محیطی پرندگان منظره ای زیبا و دلپذیر را جهت علاقمندان فراهم کرده است . پوشش توری سقف باغ با مساحت ۴۰ هزار متر مربع بر روی ۱۶ ستون فلزی به ارتفاع ۳۲-۲۵ متر نصب شده است .
باغ پرندگان مجموعه ای تفریحی،علمی و تحقیقاتی است که علاقه مندان به هر یک از این بخشها می توانند از آن بهره برده و استفاده نمایند.
در این مجموعه در حدود ۴۰۰۰ قطعه در۱۳۰ گونه وجود دارد که زیستگاههای متفاوتی بسته به شرایط زندگی طبیعی پرندگان برای آنها در نظر گرفته شده است . برای مثال برکه های باغ جهت پرندگان آبچر نظیر اردکها ، فلامینکو ها و … قفسهای شیشه ای برای پرندگانی که در آب و هوای اصفهان امکان زیست ندارند نظیر انواع طوطیها ، توکانها و .. صخره ها برای پرندگان مناطق سنگلاخی و بیابانی نظیر کبک ، و تیهو و .. ، فضاهای سبز و پر درخت جهت پرندگان مناطق جنگلی مانند قرقاولها و قفسهای فلزی برای پرندگانی که به دلایل مختلف امکان رهائی آنها در باغ وجود ندارد در نظر گرفته شده است .
واحدهای تخصصی فعال در باغ پرندگان عبارتند از:
واحد تکثیر :در این بخش شرایط و امکانات مناسب جهت تخمگذاری و جوجه درآوری پرندگان فراهم می گردد.نگهداری از جوجه های تکثیر یافته تا مرحله رسیدن به سن خاص جهت رها سازی در باغ پرندگان به عهده این بخش می باشد.
واحد تغذیه :گونه های مختلف پرندگان نیاز های غذائی متفاوتی دارندبه علاوه منبع تامین این نیازها نیز در هر گونه متفاوت می باشد. برخی از پرندگان میوه خوار، برخی دانه خوار ، برخی گوشتخوار و برخی همه چیز خوار می باشند . در این بخش نیازهای پرندگان بر اساس جداول احتیاجات غذائی((NRC که بر اساس آخرین یافته های علمی در دنیا تدوین شده است برآورد می گردد و جیره غذائی آنها بر این اساس تنظیم میشود.
جیره های غذائی پرندگان در فصول مختلف سال بر اساس دمای هوا و
همچنین شرایط فیزیولوژیک بدن پرنده تغییر می نماید.برای مثال
در فصل تولیدمثل جیره مخصوص این فصل به پرندگان داده می شود.
و احد کلینیک و بهداشت :پرندگان بیمار پس از تشخیص بیماری وارد این بخش می شوند و پس از معاینه کامل بر اساس نظر دامپزشک باغ پرندگان و تجارب کارشناس مربوطه درمان می شوند. ضد عفونی و بهداشت کلیه قسمتهای باغ به عهده این بخش میباشد. واکسیناسیون ماهانه پرندگان علیه بیماری نیوکاسل نیز از وظایف این بخش است.
جهت انجام واکسیناسیون برکه های آب تخلیه و تمام ورودیهای آب بسته می شوند. واکسن نیو کاسل در ۲ روز متوالی توسط آب آشامیدنی به پرندگان تشنه خورانده می شود.
واحدقرنطینه :باغ پرندگان پذیرای پرندگانی است که توسط افراد دوستدار پرنده به باغ اهدا می شود. علاوه بر این در دوره های زمانی مختلف بسته به نیاز، پرندگان جدیدی خریداری می گردد.جهت کنترل بیماریها و جلوگیری از گسترش آنها در این مجموعه، پرندگان تازه وارد ابتدا به مدت ۱۴-۱۰ روز وارد قرنطینه می شوندو پس از انجام آزمایشات لازم در صورت سلامتی وارد باغ پرندگان می گردند.
واحد تاکسیدرمی :تاکسیدرمی به معنای فن نگهداری دراز مدت پیکر جانوران است. در این بخش پس از پوست کنی لاشه و چربی زدائی از پوست و همچنین پرآرائی، قالبی به اندازه بدن پرنده تهیه و پس از اسکلت بندی پوست پرنده روی این قالب کشیده می شود.
در هر یک از این بخشها تحقیقات علمی و عملی مفیدی بر روی گونه های پرندگان انجام می شود به طوریکه باعث گردیده باغ پرندگان علاوه بر جاذبه های گردشگری و تفریحی جنبه های علمی آموزشی و تحقیقاتی نیز پیدا کند . و علاقه مندان به تحقیق در مورد پرندگان می توانند از این جنبه ها بهره مند گردند.
چهارفرسنگ به شهر اصفهان مانده رودخانه زاینده رود به شکل مارپیچى راست خم گشته وارد شهر مى گردد و و گفته اند که به همین جهت قریه مارنان را مارنان یا ماریانان گفته اند و در همین محل پل مارنان را ساخته و جلفا را بقریه مارنان اتصال مى دهد پل مزبور اکنون داراى هفده دهانه است ولى در پیش بیش از هفده دهانه داشته است که حالا بسته شده است. این پل را پل سرفراز هم نامیده اند و وجه تسمیه اش را چنین بیان کرده اند که در زمان شاه سلیمان صفوى یکى از ثروتمندان ارامنه آن را ساخت و به لقب سرفراز نائل گردید و مدتى هم به همان نام سرفراز مشهور بود.
در هر حال متمول مزبور تعمیرى کرده است چه این پل قبل از آن وجود داشته است منتهى هر چه عبور و مرور به نسبت جمعیت زیادتر مى شده پل فرسوده مى گردیده است و احتیاج به تعمیر و تجدید بناء حاصل مى گردیده است ثبت تاریخى این پل در گردش ادارى است.
در طول دوران ساخت میدان نقش جهان و پس از آن در سراسر دوران صفویه، میدان زنده و فعال بوده، لیکن در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، به تدریج از رسیدگی به میدان خودداری شده است. در ایام سلطنت شاه سلطان حسین، جوی های آب به تدریج راکد شده و آخرین درختان باقیمانده از درختانی که شاه عباس به دست خود کاشته بود، خشکیده اند.
استاد محمدرضا و استاد علی اکبر اصفهانی، نام دو تن از معمارانی است که میدان را طرح ریزی نموده و آن را به شکل فعلی بنا نهاده اند. نام این دو معمار بر سردر بناهای پیرامونی میدان به چشم می خورد.
در دوره قاجار، این میدان نیز مانند سایر بناهای تاریخی اصفهان مورد بی توجهی قرار گرفت. بخش هایی از میدان در طول دوران آشفتگی ایران از حمله اشرف افغان تا استقرار حکومت قاجاریه، تخریب گردید. بخش هایی نیز از جمله عمارت نقاره خانه در دوره قاجار از میان رفت.از زمان حکومت رضا شاه تا امروز، کار مرمت و بازسازی این ابنیه بطور مداوم ادامه دارد.
بیشتر سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان مطلب نوشته اند بر شکوه و عظمت میدان نقش جهان تاکید کرده و از حضور سفرا و نمایندگان خارجی و سایر اتباع کشورهای دیگر در این میدان خاطراتی را ذکر کرده اند.
امروز نیز میدان نقش جهان اصفهان یکی از گردشگاه های مهم و از دیدنی های اصفهان است که سیاحان و گردشگران خارجی و مسافران ایرانی با شوق از آن دیدن می کنند.
بازار قدیمی اصفهان در دورادور میدان نقش جهان نیز یکی از مهمترین نقاط تولید و عرضه صنایع دستی کشور به شمار می رود. این بازار که صنعتگران و هنرمندان اصفهانی هر یک در حجره ای از آن مشغول به تولید صنایع دستی مانند قلم کاری، مسگری و … هستند. بازار زیبای میدان نقش جهان بیشتر صنایع دستی، یادمانها و سوغات های نقاط مختلف کشور را در خود جمع آورده است و این خود یکی از دلایل محبوبیت میدان نقش جهان در میان گردشگران داخلی و خارجی است.
درشکه سواری در میدان نفش جهان از مشاغل سنتی اصفهان است که برای جابه جایی گردشگران وتوریست های خارجی و نیز معرفی فرهنگ و آثار تاریخی اصفهان استفاده میشود.
میدان نقش جهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. همچنین این میدان در اردیبهشت ۱۳۵۸ و جز نخستین آثار ایرانی میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت جهانی رسیده است.
مدرسه چهار باغ اصفهان
مدرسه چهار باغ که به نام مدرسه سلطانی و مدرسه مادرشاه نیز نامیده می شود ، آخرین بنای تاریخی و دیدنی عهد صفویه در اصفهان می باشد ، که برای تدریس و تعلیم طلاب علوم دینی در دوره آخرین پادشاه صفویه ، شاه سلطان حسین از سال ۱۱۱۶ تا ۱۱۲۶ هجری ساخته شده است.
معماری مدرسه چهار باغ
ازنظر تناسب معماری و زیبایی طرح کاشی کاری، گنبد مدرسه چهارباغ بعد از مسجد شیخ لطف الله قرار دارد ولی در نظر استادان بزرگ این فن، در مجلل این بنا که با طلا و نقره تزیین شده از لحاظ زرگری، طلاکاری، طراحی و قلمزنی، شاهکاری از صنایع ظریفه است و نظیر ندارد. مدرسه چهار باغ از لحاظ کاشی کاری هم دارای اهمیت است و انواع مختلف این فن را مانند کاشی هفت رنگ، معرق، گره چینی، پیلی و معقلی را در خود جای داده و در حقیقت موزه کاشی کاری اصفهان می باشد. محراب و منبر یکپارچه مرمری، حجره مخصوص شاه سلطان حسین، کاشی کاری بی نظیر مدخل مدرسه، خطوط نستعلیق کتیبه ها و پنجره های چوبی آلت بری شده از قسمت های بسیار جالب و تماشایی این بنای نفیس تاریخی است.سبک معماری مدرسه چهار باغ به شیوه اصفهانی است.
اکثر کتیبه های این بنا به خط ثلث عالی عبدالرحیم جزایری است .
دو سنگاب در داخل مدرسه چهارباغ قرار دارند؛ یکی در سرسرای ورودی و دیگری در صحن مدرسه.
۱- سنگاب سرسرای ورودی مدرسه چهار باغ از جنس سنگ پارسی است و بر روی آن کتیبه صلوات بر چهارده معصوم به خط ثلث برجسته در لوحه های کوچکی کنده کاری شده است.
۲- سنگاب موجود در صحن مدرسه چهار باغ روبروی ایوان جنوبی قرارگرفته و آنهم از جنس سنگ پارسی است.
این سنگاب ها شاهکار هنر سنگتراشی و خوشنویسی است.
مدرسه چهارباغ به صورت چهار ایوانی است . نمای خارجی عمارت شامل سردری رفیع و با شکوه و زیبا است هفده طاق نمای دو طبقه آجری در اطراف در ورودی خودنمایی می کنند . سردر ساختمان مدرسه چهار باغ مزین به کاشی های ریز و ظریف همراه با مقرنس های پر نقش و نگار و خطوط مختلف است که بخش ورودی بنا را تشکیل می دهد .
قسمت داخلی مدرسه چهار باغ شامل هشتی ، ورودی ، حیات داخلی ، گنبد ، مناره و اطاق هاست . زیبا ترین قسمت مدرسه از نظر کاشیکاری هشتی ورودی آن است .
ایوان ها و حجره های صحن چهار ایوانه مدرسه چهار باغ رو به باغی پر درخت قرار دارد که جویباری از میان آن می گذرد .
حجره هایی که در دو طبقه و در فواصل ایوان های مدرسه ساخته شده که اختصاص به سکونت طلاب علوم دینی داشته است . اکثر این حجره ها دارای نقشه یکسانی است که از یک اتاق نشیمن در جلو و قسمتی به صورت صندوق خانه در عقب و قسمتی به نام بالا خانه تشکیل می شود . در جلوی این حجره ها ایوان زیبا و خوش طرحی قرار دارد .
در جبهه شمالی مدرسه چهار باغ ، ایوان شمالی با دهانه نسبتا عریض و ارتفاع زیاد قرار دارد . که در جبهه مقابل آن گنبد و مناره های ایوان جنوبی دیده می شود .
تمامی سطوح داخلی بنا به قطعات کوچکی تقسیم می شود که با کاشی تزیین شده است . منبر دوازده پله مدرسه که یکپارچه از سنگ مرمر ساخته شده از بهترین نمونه های هنر حجاری و سنگتراشی آن روزگار است . در کنار این منبر، محراب نفیس و بسیار زیبای مدرسه قرار دارد
شبستان مسقف مدرسه چهار باغ که در ضلع شرقی مدرسه واقع شده با درب منبت کاری بسیار نفیسی به محوطه زیر گنبد مربوط می شود در این شبستان سه محراب وجود دارد.
در شمال مدرسه چهارباغ بازارچه ای زیبا و مرتفع وجود دارد که در عصر صفویه بازارچه بلند و بازارچه شاهی نیز نامیده می شد . این بازارچه نمونه ارزنده ای از بازارهای عصر صفوی است . در شرق مدرسه چهارباغ کاروانسرای مادر شاه واقع شده که مهمانسرای عباسی امروز است. کاروانسرای مادر شاه که مجلل ترین اقامتگاه مسافرین سه قرن پیش بوده از لحاظ سبک معماری در بین هتل های درجه اول دنیا در زمان حاضر بی نظیر و منحصر به فرد است .
مدرسه چهارباغ اصفهان که پس از پیروزی انقلاب اسلامی « مدرسه علمیه امام صادق (ع) » نامگذاری شد در حال حاضر به آموزش طلاب علوم دینی و حجره های آن نیز همانند عصر صفویه به اقامت طلاب اختصاص دارد .
این بازار را به علت مجاورت با گنبد نظام الملک و مسجد جامع، بازار نظامیه یا نظام الملکی نیز گفتهاند و تا نیم قرن پیش رشتههای طولانی و متعددی این بازار را به بازارهای دروازه طوقچی و بازار غاز و میدان وصل میکرده است.
از انشعابات دیگر آن، بازار ریسمان و مدرسه کاسه گران است. مجموعه آثار تاریخی دیگری مانند مدرسه ملا عبدالله، مسجد جارچی باشی، مدرسه صدر، مدرسه نیماورد و کاروان سراهایی از عهد صفویه و قاجاریه مانند کاروان سرای مخلص، گلشن و تیمچه ملک و بسیاری کاروان سراها و تیمچههای دیگر و حمامهایی از عصر صفویه بر اهمیت تاریخی مجموعه معماری بازار بزرگ اصفهان که از سر در قیصریه تا سر در مسجد اصفهان امتداد دارد افزوده است.
کاخ هشت بهشت طرحی هشت پهلو دارد و تلاش شده با توجه به نام کاخ، الگوها و نمادهایی از عدد هشت به اجرا درآورده شود. چنان چه شمار واحدهای ساختمانی هشت تا، حوض مرکزی هشت پهلو است، آجرهای کف پوش هشت پهلویی نیز دارد. اتاق های دو واحد ساختمانی آن نیز هشت پهلو است. در نمای بیرونی، کاخ تزیینات کاشیکاری جالبی در بالای حوض دارد که برخی اشاره به داستانهای پندآموز، برخی در بردارندهی نمادهای حماسی و ملی است، برخی نیز صحنههای شکار جانوران و پرندگان و گاه جانوران اسطورهای چون سیمرغ را به نمایش درآورده است.
عمارت تاریخى «هشت بهشت» نمونه اى از کاخهاى محل سکونت آخرین سلاطین دوره صفویه است که در دوره شاه سلیمان در سال ۱۰۸۰ هجرى بنا شده است. کاشی کاری هایی که انواع حیوانات پرنده، درنده و خزنده برروی آن نقش بسته، از آثار این کاخ بشمار میآیند . از باغ وسیع «هشت بهشت» مقدار زیادى باقى نمانده ولى قصر تاریخى آن هنوز اثر ارزنده و جالبى است که پس از انقلاب پارکى در اطراف آن ساخته شده است
این کاخ که در هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوى بنا شده از بهترین کاخهائى است که در روزگار صفویه ساخته شده و چون کیفیت ساختمان و وضع بنا در اثر مسرور زمان تغییر کرده ناچار براى امکان بیان وضع آن در زمان های مختلف باید نوشته هاى کسانى را که در زمان های گوناگون کاخ را مشاهده و از وضع آن آگاهى کامل داشته اند از نظر اهل تحقیق گذرانید.
از کسانى که مکرر در این کاخ رفته و به اوضاع آن آشنائى کامل حاصل کرده و شاردن فرانسوى است که در سفرنامه خود بطور مشبع شرح اوضاع کاخ را نوشته است و قسمتى از ترجمه نوشته او را ذیلا مینویسیم.
من قول داده ام که در طى توصیف باغهاى اطراف خیابان زیباى اصفهان شرح یکى از تالارهاى یکى از باغها را بنام باغ بلبل بدهم اى تالار را عمارت هشت بهشت می نمامند. تمام سقف هاى آن موزائیک بسیار عالى است دیوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهائى در اطراف آنها است. در این دالان ها صدها مکان است که دلکشترین و فرح انگیزترین نقاط دنیا محسوب میگردد و هر یک بوسیله منفذى که بدان نور میتابد روشن میشود این روشنائى متناسب با تفریحاتى است که این مکان ویژه آنها ساخته شده است.
هیچ یک از این نقاط از حیث شکل و ساختمان و تزیینات به دیگرى شبیه نیست در هر جائى چیز تازه و گوناگون است چنانکه در بعضى از بخاری هاى متنوع و در برخى حوض ها و فواره ها است که از لوله هائى که در داخل دیوارها میباشد آب می گردند این تالار عجیب در حقیقت لابیرنتى است زیرا انسان در قسمت فوقانى هر جا کم میشود و پله ها چنان مخفى است که بآسانى پیدا نمیشوند. قسمت پایین تا ده پا از سطح زمین از سنگ یشم و نردهها از چوب زرنگار، و قابها چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شیشه هاى رنگارنگ ظریف ساخته شده است.
اما راجع به تزیینات نمی توان این اندازه شکوه و عظمت دلربائى فریبندگى را که در هم آمیخته است تصور کرد. میان کاشی هاى این بنا تصاویر برهنه و فرحانگیز بسیار زیبا وجود دارد و در همه جا آئینه هاى بلورین و در دیوارها بکار رفته است در این تالار اطاق هاى آئینه کارى کاملى است که اثاثه هر اطاق از باشکوه ترین و شهوت انگیرترین نوع خود در دنیا است. اطاق هاى کوچکى نیز در آنجا میباشد که فقط گنجایش یک رختخواب دارد. در خاور زمین رختخواب پرده نداشته و روى زمین پهن می شود. یک رختخواب جالب توجهى دیدم که فقط لحاف آن دو هزار اکو می ارزید که براى گرمى و سبکى از پوست سمور تهیه شده بود. بمن گفتند شاه تشک هاى بسیارى از همین جنس دارد من یک کتاب از تزیینات و تصاویر و اشکال و مینیاتورها و ظروف و کتیبه هاى این تلار تصنیف خواهم کرد در برخى از این کتیبه هاى شامل افکار لطیف عاشقانه و برخى قطعات اخلاقى است.
چند قطعه زیر نمونهاى از آنها است که در دفتر خود ثبت کرده ام.
بالاى گلدانى چنین نوشته شده است: گل لاله نماینده راز درون من است من چهره آتشین و دلى سوخته دارم. هر چه زیبائى گردنى افراشته داشته باشد همواره پاى در گل است. دل من صدها باربچپ و راست بدون اینکه بکسى تعلق یابد منحرف شد تا تو را دید و بتو پیوست من بیش از این تاب درد هجر تو را ندارم و نمیتوانم آنجا که تو نیستى مسکن گزینم. تو مردمک چشک منى. تو را گم کرده ام نمیدانم بچه نظر افکنم. کارى جز مردن نتوانم.
پادشه پاسبان درویش است گر چه نعمت بفر دولت اوست
گوسفند از براى چوپان نیست بلکه چوپان براى خدمت اواست
زیر پایت گربدانى حال مور همچو حال تواست زیر پاى پیل
روى یک پیش بخارى عبارت زیر را انگاشته اند.
زمستان نترسید زیرا فقط سردى و سلامت است.
نمیتوانم از بیان این نکته خوددارى کنم که بهنگام گردش در این محل که مخصوصى لذت و حظ و عشق ساخته شده است و در حال عبور از اطاق ها و شاه نشین ها آدم چنان تحت تاثیر قرار می گیرد که بگاه بیرون شدن از خود بیخود میگردد بدون تردید هواى این تالار اثر مهمى در این حالت عاشقانه که به انسان دست مىدهد دارد. اگر چه این بنا چندان با دوام و استوار نیست ولى فرح انگیرتر از مجللترین کاخهاى ممالک اروپائى است.
گوست سیاحى که در زمان فتحعلى شاه قاجار بایران آمده و اصفهان را دیده درباره این کاخ چنین نوشته است:
این عمارت در وسط باغ باندازه متر از سطح زمین بلندتر و ۳۵ متر طول ۲۶/۲۵ متر عرض دارد اطاق هاى این عمارت تمامى منقش و گچبرى و درهایش خاتم سازى و زیبا میباشد. تالار وسط گنبدى شکل است که از یک نوه پنجره ساختمان گردیده در گنبد آن هشت پنجره بطور مساوى باطراف قرار دارد که از چوب ساخته اند و در وسط این تالار حوضى هشت ضلعى بقطر ۸۳ سانتیمتر از مرمر عالى ساخته شده و به حوض مروارید معروف است و طورى حجارى شده که وقتى آب از سوراخهایش خارج میشود چون دانه مروارید میباشد پلکان هاى این عمارت طورى بنا شده که از هر طرف بعمارت فوقانى و تحتانى عبور و مرور میشود، داراى غلام گردشها و بالاخانه هاى زیادى است درختان کهن و چنارهاى مرتبى دارد و قسمتى از آب جوى شاه از برابر عمارت بالائى داخل این باغ می شود. در زمانى که در اصفهان بودم فتحعلى شاه در این عمارت مىنشست و تماشاى رقاصه هائى که میرقصیدند مینمود در و ودیوارها، ازاره ها، هلالیها، گنبدها و بالاخره تمام این عمارت سرتاپاى از طلا تزیین یافته و اشکال و تصاویر گوناگون پرندگان و گلها و غیره بر طیبائى قضر افزوده است داراى تابلوهاى منقش و زیبا است که جلب توجه مینماید.
میرزا علیخان نائینى روزنامه نوس عصرناصرالدین شاه قاجار که از طرف دربار وقت ماموریت یافته بود نسبت باوضاع جغرافیایى و تاریخى ایران مطالبى تهیه کند و نسبت به قسمتى از کشور موفق شد و مطالبى در دو جلد بزرگ تهیه کرد که آن دو جلد را در کتابخانه وزارت دارائى مطالعه کردم راجع بکاخ هشت بهشت در سال ۱۳۰۰ ه.ق چنین گزارش داده است:
باغ هشت بهشت و عمارت تحتانى و فوقانى قصر میان و وسعت دستگاه آن از حد توصیف بیرون است غیر از ایوان هاى عالى وارسی هاى یکصد و پنجاه و یکزوج درب اطاق تنها در بالا و پائین دارد. از معماران معتبر شنیده شده که طرح آنرا در طرز عمارت کرامت کرده اند چنانچه نقشه این قصر را بکشند و در جاى دیگر بخواهند مثل آن بنا کننده مشکل که بتوانند از عهده برآیند. باغ مزبور باغى است بسیار بزرگ خیابان هاى عریض و قطعه بندی هاى وسیع در آن است دیوار یک طول باغ باقدرى از دیوار چهارباغ شاه مشترک دو نهر بزرگ از چهارباغ عرضاً این باغ را تقاطع میکند یکى مقابل قصر موصوع وسط وارد دو دریاچه بزرگ مىشود. که بعرض باغ در دو طرف عمارت متقابل یکدیگر است و دو حوض بزرگ هم در دو سمت دیگر عمارت است و دوره عمارت نیز جوى سنگى آب نماها قرار دادهاند که اب دائماً از اینها جارى است. مقابل این دریاچه و قصر سردرى است عالى و دو رو که یک روش مشرف بچهار باغ و حوض بزرگ پاى آن ورودى دیگرش منظر قصر وسط باغ است سر در مزبور نیز وصف زیاد دارد نهر دیگر هم مقابل و هم عرض نهر بفاصله زیاد باز از چهارباغ میاید و بعرض باغ جارى است و بهمین قانون سردرى دارد عالى مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ جارى است. بهمین قانون سردرى دارد عالى مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ و عمارات عقبش منظر چهارباغ و اینجاست که سالها است تلگرفخانمه شده در این باغ حیاط دیگر هم هست وسیع صاحب اطاق ها وارسیهاى مرغوب آشپژخانه و طویله و غیره معروف به نارنجستان هشت بهشت است.
موضوع قابل توجه این که گزارش میرزاعلیخان نائینى روزنامه نگار ناصرالدین شاه و شرحى را که میرزاحسین خان تحویلدار در سال ۱۳۰۸ ه.ق نوشتهاند عیناً مطابقت دارد و ناچار باید گفت یکى از آنها از دیگرى گرفته و بنظر میرسد چون تاریخ ختم تالیف جغرافیاى اصفهان ۱۳۰۸ ه.ق و بعد از ۱۳۰۰ه.ق است. جغرافیاى اصفهان از گزارش میرزاعلى خان نائینى گرفته است و ذکر ماخذى هم نشده است.
آنچه از گزارش مزبور معلوم می گردد اینستکه کاخ مزبور تا اول قرن چهاردهم بوضع سابق زمان صفویه باقى بوده و نقصى در آن راه نیافته و تغیراتى که در آن راه یافته در قرن چهاردهم هجرى انجام شده است.
میرزا حسن خان جابرانصارى که از معمران اصفهان و آگاه بتاریخ و تغییرات مبانى آن سامان بوده راجع باین کاخ چنین نوشته است:
در هشت بهشت نیز بمنوال چهلستون طرح باستانى بستانیش که از نقش جهان جدا کرده زمان شاه عباس بزرگ شده و باساختمانى مختصر و بناى عمارت شگرف هشت بهشت را سایر شاعر مشهدى گفته زمان شاه سلیمانبه هزار و هشتاد (۱۰۸۰) و کاشى کاریهاى زیبا خصوصاً طاوسها و دیگرمرغان در ۱۱۰۲ باز بفرموده شاه و عرصه این باغ از چهلستون بسى بیشتر بود براى حرمخانه شاهى چوحد جنوبیش به بازارچه بلند منتهى میشد و در حکومت ظل السلطان بانوى عظمى خواهرش با همه اولاد و خانواده در آن بزرگترین پارک سلطنتى میدان جولانى براى خوش گذرانى داشتند، امروزه آن باغ را قطعات کوچک نموده و به مقبلان فروختهاند که شاید پنجاه خانه و باغچه سرا از آن جدا شده و باز قسمت بزرگى رااز خود دارند بنگاهها و سراچهها و مغازههاى بسیارى در چهارباغ عباسى بیرون انداخته که نفع بزرگى دارد و کوچه جهانبانى با خانههاى دو طرف و حمام نمره نامى را از میان باغ ردکرده و در آنجا حوض مرمرى یکپارچه مروارید میدیدم و از آثار صفویه دو سه حوض یک قطعه مرمر موسوم به مروارید پدید بود یکى در عمارت اشرف و آن چنان بود که همه آن سنگ را شبیه به حوض حجارى استادانه کرده و براى همه فوارههاى کوچک باندازه انگشت سبابه از تمام سنگ درآورده هر حوضى بیش از صد فواره داشت و آن حوض را که نصب نموده بودند از زیر سنگ آب جریان یافته مانند دانه هاى مروارید بوسیله آن فواره ها جستن کرده و حوض را پر از آب نموده بانوى عظیمى یک حوضش را بیدیع الملک پسرش داد در عماراتش از باغ بادامستان تلگرفخانه جدا نموده داد و آن عمارات بعد به بختیاریها و از آنها منتقل به جلاالسلطنه شد قنات آب حلال که روى به ماربین بالا میرفته و آبش متصل به جوى شاه میشد براى آب دائمى هشت بهشت و دیگر عمارات صفویه احداث کرده بودند و هر عمارتى بهرى و بخشى معین داشت وزیر و مستوفى خاص از نیاکان بنده براى آن مقرر بود تا بتواند در حرمخانه سلطنتى حکم بخش آب را بدهد و رفع مشاجره سکنه باغچه سراها را بنماید و وجه نامش به آب حلال از آن رهگذر بود که شاه عباس دوم وجهى را که بنظر خود و علما حلال شرعى میدانستند بخرج احداث آن قنات داده تا آب غسل وضوى حرمخانه نهایت حلیت را داشته شبهه کم و زیاد آب رودخانه از حقوق دیگر محلها نرود. حالیه شنیده ام آن آب را از پشت آتشگاه به جر و کان اولاد بانوى عظمى میبرند و چون بانوى عظمى و اولادش شصت سال و کسرى است در هشت بهشت ساکنند ضمناً باغات و عمارات دولتى دیگر مجاور را بدست داشتند مانند بهشت آئین ورشک جنان و انگورستان، و بهشت آئین امروزه در کوچه فتحیه کالج دختران شده و انگورستان را با عمارت خسروخانى بدست سردار اعظم داده بودند.
این کاخ که روزى از کاخهاى کم نظیر بوده در سال ۱۳۳۴ شمسى که آقاى حسینى از طرف اداره باستانشناسى اصفهان مورد بازدید قرار داده چنین گزارشى و اظهار نظر کرده است:
این عمارت را فعلاً آقاى ابوالفتح قهرمان (سردار اعظم) بموجب دستخطى مالک و در تصرف دارد از قرار مشهور در اراضى و باغات قدیمى آن تغییراتى داده و کاخ اصلى بحال خود ولى مخروبه باقى است. ذخائر آن از بین رفته است. یک دفعه در دوره وزارت سید ضیاءالدین باغ ملى شد ولى در زمان شاه فقید مسترد و محدداً درش بسته شده است. در سال ۱۳۳۴ شمسى که از این عمارت بازدیدى بعمل آمده محتاج بتعمیرات کامل است زیرا نقاشیهاى زیبا و گچبریهاى عالى )نظیر تزیینات عالى قاپو( آن از بین رفته و آنچه باقى است نیز جلب توجه را مینماید اشکال و حوش و طیور و شکارگاهها که بعضى قدیمى و برخى جدید بر روى کاشى نقش و در پشت بغل هاى اطراف نصب شده جالب توجه و تماشائى است مساحت فعلى آن قریب ۷۵۰۰ متر مربع است.
برخى نوشته اند که کاخ و باغ مجموعاً در ابتداى ساختمان آن ۸۵ جریب بوده است ولى مساحت کنونى آن در حدود پنج هزار متر میباشد.
تاریخ شهریور ۱۳۴۳ شمسى تحویل دولت گردیده است.
این کاخ در خیابان چهارباغ عباسى در مقابل خیابان کنونى شیخ بهائى واقع و اکنون در دست دولت است.
از گزارش هاى گوناگونى که در توصیف این کاخ داده اند معلوم گردید که علت شهرت آن براى بکار بردن سنگ هاى مرمر عالى در آن و داشتن طاق هاى مقرنس کارى و نقاشى بوده است.
ساختمان کاخ دو طبقه و داراى شاه نشین و غلام گردش هاى زیبا و نقوش گوناگون طلائى و تزیینات جالب و پشت بغل هاى کاشى بى نظیر و نقوش و حوش و طیور و آئینه کارى بسیار ممتاز و در واقع از قصور ممتاز دوره صفویه است.
کاخ مزبور که آنرا باغ بلبل نیز نامیده اند قسمتى از باغ نقش جهان زمان شاه عباس بوده و در زمان شاه عباس (۱۰۷۸-۱۱۰۵) مجزا و شروع به ساختن گردیده است.
این کاخ تاریخى زیر شماره ۲۲۷ به ثبت رسیده است.
در توصیف و تاریخ ساختمان آن شعراى زمان اشعارى نیز سروده اند.
از جشن و نشاط و کامرانى دایم در وى جاى پادشه دولتمند
از قصر بلند زیبا ارکان گردید زمین اصفهان تاج جنان
درگاه عبادت این بود ورد ملک پاینده عمارت از سلیمان زمان
ایضاً هر مصرعى تاریخ است:
چون بدوران شه اعلاشان که زدل گشته سلیمان زمان
جان پناهى که مدیحش عام است مرشد و داد ده ایام است
تاج دارى که زوى شد نازان زدل صدق همه خلق جهان
صوفى صافى تابع مقصود کو باخلاق و صفا ساعى بود
آنکه مقصود وى از عمر و حیات بندگى ره شه باطاعات
کرد سرکارى این مسکن سعد که چو وى نیست مقدر من بعد
دل گشائى است که از لطف صبا شد فرح لازم و شادى افزا
چه مکان شبه بناى فلک است چون لب قند سراپا نمک است
طاق از آن سرشکن قوس و قزح رکن او قائمه جشن و فرح
آفتاب آینه درگاهش طلبد سرمه گرد راهش
بنم آورده گلش آب حیات میل شادى بارم داده زکات
از لب شکر لیلى لعلیش شد از آیینه جان به کاشیش
دودهاش سرمه بیننده کشید زگچش شد قصب صبح سفید
آیه نور ز سنگش شامل بدرش حاتم بى حد سایل
اشعارى را که نصرآبادى در توصیف و ماده تاریخ بناى کاخ هشت بهشت سروده بخوبى روشن مپدارد که کاخ مزبور در دوران سلطنت شاه سلیمان صفوى و در سال یک هزار و هشتاد هجرى (۱۰۸۰) ساختمان آن بپایان رسیده و این ساحتمان بسعى و اهتمام مقصود نامى که از صوفیان سرسپرده درگاه بوده انجام گردیده است.
کاخ هشت بهشت
گرچه ممیزاتى براى مقصود نگفته ولى نمیتوان بانى مسجد مقصود بیک واقع در تکیه ظلمات در سال یکهزار و ده را با مباشر ساختمان کاخ هشت بهشت که در سال یکهزار و هشتاد انجام شده است متحد دانست.
باغى که سابقاً عمارت هشت بهشت در آن قرار داشته، بسیار بزرگ و زیبا بوده است که امروز تنها محوطهاى کوچک از آن باقى است.
کاخ هشت بهشت، آنچنانکه از نوشته ها بر مىآید، محل تفریج بوده است و گوشه و کناران به منظور خوشگذرانى ساخته شده. شاردن سیاح فرانسوى درباره این کاخ چنین نوشته است:
… کاخ هشت بهشت در باغ بلبل قرار دارد. تمام سقفهاى آن موزائیک بسیار عالى است. دیوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهایى در اطراف آنهاست. در این دالانها صدها مکان است که دلکشترین و فرح انگیزترین نقاط دنیا محسوب مىگردد و هر یک به وسیله منفذى که بدان نور مىتابد روشن مىشود. این روشنایى متناسب با تفریجاتى است که این امکنه ویژه آنها ساخته شده است.
هیچ یک از این نقاط از حیث شکل و ساختمان و تزئینات به دیگرى شبیه نیست. در هر جایى چیزهایى تازه و گوناگون است چنانکه در بعضى بخاریهاى متنوع و در برخى دیگر حوضها و فواره هایى است که از لوله هایى از داخل دیوار آب مىگیرند. این تالار عجیب در حقیقت لابیرنتى است که انسان در قسمت فوقانى آن گم مىشود و پلهها چنان مخفى است که به آسانى پیدا نمىشود. قسمت پائین تا ده پا از سطح زمین از سنگ پشم و نردهها از چوب زرنگار و قابها و چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شیشههاى رنگارنگ ظریف ساخته شده است.
اگر چه این بنا چندان با دوام و استوار نیسات ولى فرح انگیزتر از مجللترین کاخهاى اروپایى است. در اثر تغییرات بسیارى که در ساختمان کاخ هشت بهست سالها پس از تاریخ ساخت آن روى داده بسیارى کسان تصویر کردهاند که این عمارت در زمان خیلى نزدیکتر از زمان صفویه ساخته شده به طورى که مادام دیولافوا ساختمان آن را به دوران قاچاریه نسبت داده است.
تزئینات
تزئینات عمارت در دوران صفویه به حدی باشکوه و هنرمندانه بوده که سیاحان بسیاری زبان به تحسین آن گشودهاند. متأسفانه امروز از نردههای چوب زرنگار و قابها و جامهای بلور و آلتهای شیشهای رنگارنگ ظریف اثری بر جای نماندهاست چرا که در دورههای بعد از صفویه و بخصوص در عصر قاجاریان تغییرات بسیاری در آن داده شدهاست. این تغییرات به حدی است که برخی از سیاحان آن را از دوران قاجار به حساب آوردهاند.
در اواخر دوران قاجار عمارت هشت بهشت به مالکیت خصوصی اشخاص در آمد و از زیورهای نفیس و گرانبهای دوره صفویه عاری گردید بطوری که امروز از آن همه شکوه و فریبندگی داخل کاخ و آب نماها و جویهای آب روان اثری بر جای نماندهاست. با همه دخل و تصرفات زیبایی صفوی این بنا برجای ماندهاست چنان که آندره گدار باستانشناس و ایرانشناس میگوید:
«… کاخ هشتبهشت با تالاری که از هر سو باز است و با چهار عمارت کلاهفرنگی در چهار گوشهٔ خود هنوز هم ترکیب اصلی و مختصری از لطف و ملاحت روزگاران گذشته را حفظ کردهاست.»
ذکر این نکته مناسبت دارد که تزئینات این کاخ هشتگوشه که نشانه روحیه معماری و تزئینات اواخر دوره صفوی است به همراه ساختمان آن که میان باغ واقع شدهاست بعدها به فراوانی مورد تقلید قرار گرفتهاست.
در نظر سیاحان
کلیه سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان بازدید کرده و موفق شدهاند به درون کاخ هشتبهشت راه یابند آن را بهترین بناهای دنیا نامیدهاند. یکی از آنها کاخ هشتبهشت را با عبارت «…فرحانگیزتر از مجللترین کاخهای ممالک اروپایی» توصیف کردهاست.
منارجنبان اصفهان در حقیقت بقعه اى است که بر مزار شیخى زاهد و عابد به نام عمو عبدالله که در ذیحجه سال ۷۱۶ هجرى قمرى وفات یافته، ساخته شده است و در آغاز تنها ایرانى بوده است که بعدها دو مناره معروف منارجنبان را به ساختمان آن افزوده اند. بنابراین بى شک ساختمان ایوان و مناره ها پس از سال ۷۱۶ هجرى قمرى آغاز شده و به انجام رسیده است. منارجنبان بر سر راه اصفهان به نجف آباد در روستایى به نام کاردالان قرار دارد. هر یک از دو مناره این بنا ۱۷ متر بلندى دارد و ارتفاع بنا ۱۰ متر است.
کاشی هاى لاجوردى و فیروزهاى زینت بخش این بناست و برمزار آن روحانى زاهد و عابد قطعه سنگى مرمرى قرار داده اند که سوره یس از قرآن کریم حاشیه آن را زینت داده است. کتیبه هاى دیگرى نیز در این آرامگاه هست که از آن جمله است کتیبه اى بر سنگ مرمر بالاى سنگ اصلى که از عمد عبدالله به عنوان یک مرد پرهیزگار و زاهد نام مى برد و تاریخ او را نیز ذکر مى کند.
این کاخ که در عهد صفویه به نام دولتخانه مبارکه نقش جهان شهرت داشته،دارای ۳۸ متر ارتفاع می باشد و تنها بنایی است که نسبت به سایر بناهای پیرامون میدان پیشآمدگی دارد و نمادی از قدرت حکومتی به شمار می رفته است.
بر اساس برخی مستندات تاریخی کاخ عالیقاپو، اولین بنای احداث شده بر فراز کاخی از عهد تیموریان می باشد و دورۀ ساخت آنرا به سال ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۶ هجری قمری نسبت می دهند.
این کاخ دارای پنج در ورودی بوده است که مهمترین آنها به نام عالیقاپو، مشرف به میدان امام است و سایر درها عبارت بودند از: در چهار حوض در قسمت شمال، در شاهی مشرف به دروازه شهر (معروف به دروازه دولت) در مغرب، در حرمسرا و در جبهخانه که موسوم به در مطبخ بوده است.
شاردن در مورد عالیقاپو مینویسد: «این کاخ، بزرگترین کاخی است که میتوان در پایتختی مشاهده کرد. این کاخ به خاطر درب بزرگ رو به میدان آن، به عالیقاپو مشهور بوده و مردم احترام خاصی برای آن قایل بودهاند. اعتقاد و باورهای مردم بر این بوده که درب مزبور از نجف اشرف و از مقبره حضرت علی بن ابیطالب (ع) به اینجا آورده شده، و به همین جهت، به نام عالیقاپو (باب عالی) نیز نامیده شدهاست.»
در زمان شاه عباس اول، ایرانیان این درب را مقدس میدانستند و هرکس که پای خود را روی آن میگذاشت، مجازات میشد. کسانی که مورد لطف شاه قرار میگرفتند، با تشریفات خاصی مقابل درب قصر آمده و آن را میبوسیدند و با صدای بلند، عظمت و قدرت شاه را از خداوند مسالت میکردند. شخص شاه نیز به جهت احترامی که برای آن قایل بود، هیچگاه از مقابل آن سواره عبور نمیکرد. این درب یکی از مکانهای بستنشینی و تحصن بوده که متحصنین را به غیر از شخص شاه، کس دیگری نمیتوانست از آنجا خارج کند.
شاه عباس اول سفرای خارجی و شخصیتهای عالیرتبه را در این کاخ به حضور میپذیرفته است. بعد از شاه عباس اول نیز، جانشینان او در همین کاخ و الحاقات آن مانند عمارت حوضخانه و تالار مروارید، میهمانان خود را به حضور میپذیرفتهاند.
از ویژگیهای کاخ عالی قاپو اینست که به هر نمای بیرونی آن بنگریم، تعداد طبقات متفاوتی را برای ساختارش به نمایش می گذارد. از نمای ضلع شرقی، دو طبقه از، نمای ضلع غربی پنج طبقه و از طریق راه پله ویژه ملاقاتهای شاهانه، هفت طبقه نشان می دهد.
پس از عبور از ورودی اصلی رو به میدان و گذر از فضای سر پوشیده به ورودی اصلی کاخ می رسیم که در بالای سردرب آن عبارت “انا مدینه العلم و علی بابها” به چشم می آید که با فرض صفوی بودن آن به این موضوع اشاره می نماید که یکی از محورهای اصلی سیاسی شاه عباس اول، اختلاط مذهب شیعه با ساختار حکومتی بوده و از ثمرات بارز آن می توان از وحدت ملی، اعتلای معنوی و شکوفایی اقتصادی ایران زمین نام برد.
با عبور از درب ورودی از فضایی می گذریم که گنبدی بسیار زیبا بر فراز آن قرار دارد. این فضا دارای مساحتی حدود ۶۴ متر مربع و ارتفاعی حدود ۱۱ متر می باشد که به عنوان یکی از زیبا ترین الگوهای نقوش اسلیمی و ختایی است. با حضور در هر یک از کنج های این فضا و ادا نمودن کلمه ای ،فردی که درکنج متقارن قرار گرفته است ،صدا را به مراتب شفافتر و بلند تر می شنود که این خود یکی از ویژگیهای اکوستیکی این فضاست که در بدو ورود نظرهر بیننده را به خود جلب می نماید.
این کاخ دارای سه دستگاه پله می باشد که دو مسیر آن بصورت مارپیچ و یکسره طراحی شده اند و با ۹۴ پله به طبقه آخر منتهی می شود. بازدید کننده برای رفع خستگی نیز می تواند در هر طبقه از آن خارج شده و در بالکن های موجود درغرب هر طبقه کاخ توقف نموده و مجدداً بالا رود.
عالی قاپو
در سال ۱۰۵۳ هجری قمری در زمان سلطنت شاهعباس دوم، تالاری با ۱۸ ستون چوبی به ارتفاع ۱۰ متر به طبقه سوم کاخ عالیقاپو اضافه شد. ستونهای الحاقی با آئینه پوشیده گردیده و سقف آن با صفحات بزرگ نقاشی تزئین یافت. دیوارهای تالار دارای دو پوشش تزئینی است که اولی در زمان شاه عباس دوم و دومی در زمان شاه سلطان حسین به آن الحاق شدهاست. در میان تالار، حوضی مسی با ابعاد ۵ × ۷ متر و عمق ۶۰ سانتیمتر وجود دارد. منبع نیز در ارتفاع ۵ متری حوض قرار دارد و دارای فوارهای است که از مرمر و مس ساخته شدهاست.
از فراز آخرین طبقه کاخ عالیقاپو و تالار باشکوه آن، شاهان صفوی و میهمانان آنها به تماشای بازی چوگان، چراغانی، آتشبازی و نمایشهای میدانی می نشسته اند. وسعت این تالار ستوندار حدود ۴۸۰ مترمربع است و کف ایوان بین ستونها با تیرهای چوبی، شناژبندی شده و به استحکام بنا افزوده است. از ایوان کوچکی که پشت این تالار است گنبد زیبا و ساده توحیدخانه نمایان است.
یکی دیگراز زیباترین فضاهای موجود در این کاخ، تالار موسیقی با گچبریهایی زیبا در طبقه ششم است. وسعت بخش مرکزی تالار موسیقی که به شکل چلیپا طراحی شده، حدود ۶۳ مترمربع است.
این فضای دلنشین دارای ظرافت هنری خاصی است و فضاهای مجوف در داخل مقرنسها به اشکالی گوناگون شامل ظروف مختلف به شکل نیمرخ ، از گچ ساخته شدهاند ، علاوه بر جنبه تزئینی، نقش اکوستیکی نیز ایفامی کند که «فرد ریچاردز» ، نقاش معروف، درباره تزئینات گچبری این اتاق مینویسد: «… این تورفتگیها مانند قطعات مختلف پازل با تناسب خاصی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند…».
آنچه عالیقاپو را در زمره آثار باشکوه و نفیس قرار دادهاست، علاوه بر معماری متفاوت و بینظیر آن، تزئینات منحصر بفرد در هر طبقه آن میباشد که بدست هنرمندان معروف عهد صفوی یعنی رضا عباسی و شاگردان او پرداخته شده است.
از چادگان خانه تاریخی دکتر صالحی در فاصله ۵ کیلومتری از دهکده فرهنگی تفریحی زاینده رود است. آرامگاه کاوه آهنگر در دهکده مشهد کاوه در فاصله ۲۵ کیلومتری از چادگان پل اورگان در فاصله ۵۰ کیلومتری از چادگان از نخستین پل های تاریخی است که بر روی زاینده رود بسته شده است. دهکده فرهنگی توریستی زاینده رود دارای امکاناتی از قبیل قایقرانی، استخر سر پوشیده، سالن غذا خوری، سالن بیلیارد، سالن ورزشی، درشکه سواری، شهر بازی کودکان، مسجد و سایر امکانات رفاهی می باشد .
یکی از شعرای دورهٔ صفویه به نام شیخ علی نقی کمرهای تاریخ بنای پل را در شعری به گونهٔ ماده تاریخ، سال ۱۰۰۵ هجری به حساب آوردهاست و این سال، درست همزمان با روزهایی است که خیابان بیهمتای چهارباغ هم ساخته شدهاست. سی وسه پل، چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا متصل میکند.
این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۱۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
و به روایتی دیگر:
این پل در سال (۱۰۱۱ ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى که در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده که از هر چشمه آب خارج مىگردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن ۳۵۰ قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:
۱- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونهها بوده است. ۲ و ۳ دو طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مىگذشت و به پیادهرو تخصیص داشت. ۴ و ۵ پشت بامهاى گالارى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پلههاى ظریف بزیر پل متصل مىشد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مىکردند. ۶ از زیر پل بود.
مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین کردهاند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون ۳۳ دهانه دارد و از این رو به پل ۳۳ چشمه شهرت دارد.
این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى – پل اللهوردیخان – پل جلفا – پل چهل چشمه – پل سى و سه چشمه خواندهاند و وجه تسمیه هر یک چنین است: ۱- پل شاه عباسى از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.
این پل براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.
شرحى را که سرپرسى سایکس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مىنماید عیناً در اینجا نقل مىگردد:
خیابان با شکوه چهارباغ از یک طرف به پل اللهوردیخان کشیده مىشود، که با این که حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مىآید، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مىشوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که ۳۸۸ یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شدهاى به عرض ۳۰ پا بدین قرار ایت که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکى از آنها راه معمولى روى پل است که در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساختهاند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مىباشند، در بالا و پائین این طاقنماها که با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائى است که با پله کانها باین راه اصلى وصل مىشود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگرى است که به طول رودخانه امتداد مىیابد. تنها انتقاد مخالفى که براى ساختمان این پل مىشود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.
در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:
در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است که به نام بانى و سازنده آن خوانده مىشود و در همان موقعى که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را مىداده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مىداد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نکرده است. ایوانچهها و غرفههاى زیبا و متناسب طرفین پل که جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل ۲۹۵ متر و عرضش ۱۳/۷۵ متر مىباشد. نوشتهاند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلى متروک شود وى در سال ۱۳۳۰ که آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمهها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مالالتجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روى ستونى بارتفاع ۵ متر دیده مىشود که اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان ۲۴ اسفند و با میدان مجسمه نامیده مىشود.
در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مىشود که به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.
به طورى که ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح کرده و اقتضاء داشت که براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.
تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:
پلى که در وسط خیابان تقاطع مىکند موسوم به پل اللهوردیخان که بانى آن بوده است مىباشند و آن را پل جلفا هم مىگویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است. دو طرف آن از وسطش پستتر نیست، ۳۵۰ قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلى پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایههاى مرتفع به ارتفاع ۲۵ یا ۳۰ پا سقف آن را نگاهداشتهاند دیده مىشود، اشخاصى که مىخواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مىنمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد که هواى لطیف و خنک از آنه داخل راهرو مىشود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مىروند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً ۳۵ پا عرض دارد. یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده مىتوان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود. از تمام دهنههاى زیر پل به واسطه درهائى که به هر چشمه گذرادهاند مىتوان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمهها و طاقها پائین مىروند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مىنمایند و عرض راه پلهها بیش از ۲ تواز (۴ ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظى کشیدهاند که از پرت شده جلوگیرى مىنمایند.
بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد: یکى در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است ازى زیر و بالاى هراهرورهاى پلکان تنگى که به زیر پل مىرود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مىتوان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است، اما بسى دور است از اینکه به استحکام پل نف پاریس ساخته شده باشد.
سرپرسى سایکس انگلیسى در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کردهاند.
اینکه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مىرود زیر شماره ۱۱۰، به ثبت تاریخى رسیده است.
شاه عباس اول به طورى که مورخان و سیاحان خارجى نوشتهاند در هر حال در جشن آبریزان شرکت مىکرد و اگر در اصفهان بود در کنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در کنار دریاى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مىکرد.
در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال ۱۰۱۸ هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است.
جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مىیافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مىبستند و چراغان مىکردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مىگرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مىشد. از آن جمله در سال ۱۰۱۸ با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.
در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى کاشى چنین سروده است:
گل گشت روى پل چو کند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ کن رقم
موضوعى که باقى ماند تاریخ بناى پل است که بامر شاه عباس کبیر انجام شده است. آنچه مسلم است در سال ۱۰۱۸ که جشن گلریزان در حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولى مورخان سال اتمام را متفاوت نشوتهاند:
اسکندربیک در عالم آراء در وقایع سال (۱۰۱۱) چنین نوشته:
در انتهاى خیابان باغى بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهى طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالى مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل، یک چشمه به نظر در مىآید، قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد.
حاج میرزا حسن خان جابرى انصارى در تاریخ اصفهان و رى در وقایع اسل ۱۰۰۵ ه.ق( چنین نوشته:
شاه عباس اصفهان را پاى تخت دائمى خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبکان.
و در وقایع سال (۱۰۰۸ ه.ق) چنین نوشته:
شاه از هرات به اصفهان آمده و تکمیل طرح عمارات و باغات که هر یک از امراء باغى به نما خود ساخته در حواشى چهار باغ کهنه در چهار باغ بالا.
و نیز در وقایع سال (۱۰۰۸ ه.ق) مى نویسد:
شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانى بساخت.
در وقایع سال (۱۰۱۲) نوشته است:
بناى سر درب عالى عیصریه و کاشى کارى ممتاز آن …
میرزا علینقى کمرهاى متخلص به نقى که از شعراى زمان بوده ماده تاریخى سروده که ابیات آن چنین است:
فلک قدر الله و یردى که قدر ز عباس شاه اندر ایام یافت
بامداد بیگ ویردى دادگر پلى کدر آغاز و انجام یافت
بسعى ملک سیرت آقا حسین بخیر العمل حسن اتمام یافت
به دست زبر دست صعب امیر چو بند امیر این بنا نام یافت
پى سال تاریخ این پل نیافت کسى خوبتر از »پل اتمام یافت«
ظاهراً گفته عالم آرا اینستکه پل در سال (۱۰۱۱ ه.ق) ساخته شد و گفتههاى جابر انصارى قسمتى حاکى است که در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مىرساند که دستور داده شده که بسازند و در قسمت نوشته که ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنکه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال ۱۰۱۲ نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفتهها هم نشده است.
ماده تاریخ منسوب به نقى کمرهاى هم حاکى است که ساختمان پل امیر در سال (۱۰۰۵ ه.ق) انجام یافته است ولى تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان کرد که اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است که در ظرف یکسال چینن پلى ساخته شده باشد و حدال باید در سال (۱۰۰۳ ه.ق) شروع شده باشد تا در (۱۰۰۵ ه.ق) به اتمام برسد.
آنچه به نظر مىرسد این است که براى ساختمان عباس آباد مسلم است که باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنى اتمام آن مطابق ماده تاریخى که سرودهاند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است و ماده تاریخ چنین است:
عجب چارباغى است بهجت فزا گرش ثانى خلد گویند شاید
چو تاریخ آن دل طلب کرد گفتم: نهالش به کام دل شه بر آید
که با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تکگائى که در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است که در تذکره نصرآبادى به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده و آن ماده تاریخ چنین است:
کلبهاى را که من شدم بانى مطلبم تکیه سگان على است
زین سبب فیض یافتم ز اله که مرا مهر با على ازلى است
خانه دلگشا شدش تاریخ چونکه از کلب آستان على است
و از طرفى اللهوردیخانه در سال (۱۰۰۴ ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت مىپرداخت تا اینکه حکومت کهکیلویه هم بر حزوه حکومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط مىشود که شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینکه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده که اصفهان را به پایتختى انتخاب کند و از این رو دستور داده بود که طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا کردن آن براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام اللهوردیخان به فراس هم از این نظر بوده که اقدامات عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام اللهوردیخان یعین بعد از سال (۱۰۰۴ هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى کمرهاى هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (۱۰۰۵ ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (۱۰۰۵ ه.ق) و تکایا چهارباغ در (۱۰۱۱ ه.ق) و در سال (۱۰۲۵ ه.ق) تمام ساختمانهائى که از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.
و اما اینکه گفته شده در سال (۱۰۱۱ ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که (۱۰۰۵ ه.ق) باشد مغایر است، مى توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امکان عبور و مرور ساخته بوده که در (۱۰۰۵ ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (۱۰۱۱ ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود.
نظر دیگرى هم امکان دارد و آن این است که بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقى کمرهاى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاریخ چنین اشارهاى نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقى را همان پل سى و سه پل دانست.
مسیر صعود به قله : بهترین راه برای صعود به شاهان روستای چشمه سرداب از توابع فریدون شهر می باشد. از اصفهان به داران و پس از طی ۲۰ کیلومتر در جاده آسفالته داران- الیگودرز به محل انشعاب راه فرعی فریدون شهر می رسیم که در سمت چپ قرار دارد. از اینجا تا فریدون شهر ۱۸ کیلومتر و از فریدون شهر تا روستای سیبک ۸ کیلومتر را است که عمدتاً آسفالت می باشد. از روستای سیبک مسیری به طور مستقیم به روستای سرداب پایین می رود. ولی می توان از مسیر بهتر سیبک، نهضت آباد، میدانک، روستای بردآسیاب و شاه نشین به سرداب پایین نیز استفاده کرد.
دشت های سرسبز و حاصلخیز تمامی ارتفاعات شاهان را از هر سو احاطه کرده اند. گرچه قله از فریدون شهر دیده نمی شود لیکن هر از چندگاهی که به سوی سیبک در حرکت هستیم رشته پدیدار می گردد. در بالای سرچشمه سرداب تنگه کم عمقی وجود دارد.که در سمت راست آن راه مالرویی دیده می شود. مسیر را پیموده و در مدت زمان کوتاهی به این تنگه ۲۷۰۰ متری می رسیم (۱).
در اینجا قله شاهان درست در روبه رویمان در سمت غرب در دشت وسیعی که میان ما و قله حایل است قرار دارد که در آن چشمه های متعددی دیده می شود. اینجا محل اسکان عشایر منجزی است که برای ییلاق خود را به این نقطه مرتفع می رسانند. برای صعود به قله از خط الرأس سمت چپ استفاده کرده و پس از قرار گرفتن بر روی آن با استفاده از یال جنوبی که دارای شیب کمتری است به سوی قله پیش روی می کنیم (۲). شرق و جنوب شرقی شاهان دیواره ای و صخره ای است. با صعود بر بام شاهان کوه قلل هفت تنان و زرد کوه در جنوب و رشته فردان در غرب دیده می شود. بهترین زمان برای صعود به شاهان اواخر تیرماه می باشد.
وضعیت قله در زمستان : دسترسی به قله صعود به هنگام بارش برف سنگین، دشوار است و آشنایی با فنون مسیریابی زمستانی از جمله موارد مهم در صعود موفق به شاهان به شمار می رود.
در این خانه علما، آزادیخواهان، رجال سیاسی ـ فرهنگی و مردم اصفهان گردهم میآمدند تا درباره مشروطیت و حکومت غیرمستبدانه و امور مدنی خود مشورت کنند.
علاوه بر این اتفاقات تاریخی مهمی در این محل روی داده است که قسمتی از فرهنگ و تاریخ شهر اصفهان و در حقیقت ریشه برخی از تحولات زندگی امروز ما را میتوان در آن دید.